عاشقان عالمی دگر دارند
چشمهایی همیشه تر دارند
پیرزنهای کربلایی از
غم اُمّالبنین خبر دارند
ز داغ تو دو چشم من گوهر از دیده افشاندن
ابالفضلم کجایی که به در چشمان من ماندن
شنیدم پیش طفلان پیکرت با نیزه بالا رفت
تو را کشتند نامردان دلم را سخت سوزاندن
سوگند به فرزند های راستینش
گشتیم و پیدا نیست در عالم قرینش
همراه زهرا مرتضی هم آفرین گفت
بر دامن پاک ابالفضل آفرینش
ای سفرهدار، سفرهی اعیانیات قبول
اُمُّالشهید، لشکرِ قربانیات قبول
ای مشکِ چشمهای تو نذرِ لبِ حسین
ای آسمان، زیارتِ بارانیات قبول
ام البنین شدم که شوم یاور حسین
گل پرورش دهم بشود پرپر حسین
قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین
هستند دختران علی در بر حسین
هستند مثل فاطمه در باور حسین
شب روضه ست شب روضه ی یک روضه بگیر
شب یک لطمه زن وگریه کن و مادر پیر
شب یک شیرزنی که همه اولادش شیر
شب یک گریه کن روضه ی جانسوز حصیر
خدا چون دید آن لب تشنگان بیت دریا را
تفضل کرد بر ساقی کوثر امّ سقا را
خدا شیر آفرینان را کند دمساز با شیران
کند ام البنین روشن تنور بیت زهرا را
ز ناله تو در آمد فغان بى خبران
چه کرد گریه تو با قلوب رهگذران
به پرسش تو جوابى نداده است کسى
بگو مگر که چه پرسیده اى ز همسفران
مهربان و همدم و مادرترین نامادری
آبرویی یافت از ام البنین، نامادری
بعد زهرا و خدیجه بس که او پُر مهر بود
بر مسلمانان شد “امالمؤمنین” نامادری
باغبانی وبه بار آمده ات حاصل ها
حاصلت چیست به گلشن جز ابوفاضل ها
مادران راپسران است وتو هم امِّ بنین
همچوابناء تو نبوَدبه همه منزلها
به نام خدای ادب آفرین
به نام خداوند ام البنین
به نام زنی ماورای ادب
قلم می زنم از خدای ادب
ای که بر دامان مهرت ماه را می پروری
آسمان را زیر دین چشم هایت می بری
درمقاماتت همین بس انتخاب حیدری
تو همان روح زلال از چشمه سار کوثری
مادرِ اندوهها بیبیِ غم اُمالبنین
بی نفس بی همنفس ای بی حرم اُمالبنین
ما گرفتاریم اما از گرفتاری چه غم
تا تو را داریم در هر بیش و کم اُمالبنین
پس از زهرا نمیبینی زنی را اینچنین باشد
زنی اینگونه هم پای امیرالمؤمنین باشد
قدم بگذاشت در بیت علی فخر کلابیه
که مفهوم جدیدی از ادب روی زمین باشد
وقت گریه یار وقتی نیست زانو یار شد
تکیه گاه گریه کردن های من دیوار شد
مردم دنیا نمیفهمند ما عاشق شدیم
زندگی کردن برای عاشقان دشوار شد
ادب کنید که امشب شبِ مناجات است
شب توسل و اشک و شب عنایات است
وفات مادر ساقی… عزیز سادات است
ادب کنید که هنگام عرض حاجات است